دوستی قسمت چهاربخش اول*^*
پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۹ 14:1
موضوع: |داستان دوستی| ? |داستان ها| ? |نقاشی دیجیتالی و ادیت| ? |بهترین پست ها| ?
سلام *^*
اینم پست جدید دگر
نصف داستان رو نوشتم
یک جدید...
مثل بقیه ی روز ها...
وانیا از خواب بیدار شد...
وانیا:هعیییی سلام سوییت موزیک صبح بخیر آجویی🙂❤
وانیا:آجویی؟؟؟؟😀
وانیا:سوییت موزیک؟؟؟🙁
وانیا خانه راگشت اما سوییت موزیک نبود...
وانیا🙄:هی این یه نامه هست*^*از طرف سوییت موزیک:)
سلام آجی وانیا حتما داری این نامه رو میخونی:)
حیف دیگه نمیتونم بمونم:(
باید برای مدتی از اکواستریا برم:(
ناراحت نباش دوباره برمیگردم اما معلوم نیست کی برمیگردم و اینم بگم دیگه توی فضای مجازی هم نیستم:(
وبلاگام رو هم پاک کردم اما ممکنه چه یک ماه دیگه یا چندماه و چند سال دیگه برگردم میخوام وب داستان نویسی بزنم:)
خب دیگه چیزی جا نمونده آجویی دلم برات تنگ میشه اما برو و دوست های جدید پیدا کن و از تماشای تلویزیون لذت ببر:)
بای بای آجویی
این نامه رو به بقیه ی آجوها هم نشون بده
سْْوٌیّٖیًتٰٖ مًٍوْزٕیٓکَِْْْْ:)ُِ
وانیا:آجییییی😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭گفتی همیشه پیشت میمونم😭
وانیا به واندا زنگ زد.....
وانیا:های
واندا:هاییی! خوبی؟:)
وانیا:آره خوبم:( توخوبی؟
واندا:ممنون^^
وانیا:خواهش میگما میای خونه ی سوییت موزیک؟
واندا:الان بیام؟
وانیا:آره:(َِ
واندا:من الان کریستال امپایرم یکم طول میکشه برسم
وانیا:عیبی نداره منتظرت میمونم تا بیای
واندا:باشه بای:)
وانیا:بای
حالا کمیک دوستی قسمت 4بخش اول
آدرس وب ادیتور
Pink hart.blogfa.comبکلیک
بخش دوم رو هم بزودی میذارم
ادیتور من نبودم:)
برید وبش میفهمید
بای
آخرین ویرایش:

