اصن سانسورش..

اگه سانسور نکنم گیر میدن چون آدرس وبمو پیدا کردن وگرنه خودمم راضی به سانسور نیستم

قرار بود دوشنبه تو مدرسه یک نیمچه کاسپلی بزنم

انجامش دادمم

با کاتانا و دو شمشیر اتک وارد مدرسه شدم*

مدیر بد طور نگاه میکرد-

ولی چون هنرستانیم حمل چیزای عجیب عادیه پس گیر نداد

ما زنگ سوم عکاسی داریم (بیخیال زنگ دوم که پیچوندیمش تا شمشیر بازی کنیم)

زنگ عکاسی شد و منتظر بودیم تا قفل در کلاس رو باز کنن،کلاس رو به روی آتلیه شمشیرای اتکو دستم دیدن و آهنگ اوپنینگ فصل ۴ اتک رو زدن-

وارد کلاس آتلیه دار شدیم و وسایل هالووینی که باهام برده بودم رو توی آتلیه ی مدرسه چیدم تا بچه ها سرگرم عکاسی بشن و دبیر از فعالیت اضافم خوشحال شه*(تو پست بعد عکسارو میذارم)

(پیشنهاد:اگه میخواید تو مدرسه به راحتی خلاف کنید بچه مثبت و خرخون کلاس بشید)

از دبیر اجازه گرفتیم و رفتیم تو سالن برا عکس گرفتن

خب کلی عکس گرفتیم ولی یادم رفت عکس مخصوص گذاشتن تو وب بگیرم

همینطور که داشتیم عکس میگرفتیم یکی از دبیرا با جدیت از طبقه پایین اومد سمتمون

بهمون خیره شد بعد درباره کلاسمون پرسید(با ترکیب گوشی و شمشیر دیدمون بدبخت)

بعد بردمون سمت کلاسمون

و فهمیدم دلیل کارش اینه که میخواد تو مدرسه تئاتر بازی کنیم.

سکته ناقص*

خوبه موضوع چی باشه؟

روز ۱۳ آبان چندتا از دیالوگای اتک رو بگم

ژاپنی یا فارسی برا کل مدرسه

۱۳ آبان-

باورم نمیشه مدرسه همچین چیزی ازم خواست

محض اطلاعتون بگم که ۱۳ آبان قسمت پایانی اتک هم منتشر میشه

شانسسوو ببینیدددیمغیمنیمعسمفسهف

فعلا دیالوگای اروین رو با کمک یکی از دوازدهما انتخاب کردم

فقط میخوام ببینم وقتی میگم شینزو ساساگیو واکنششون چیهD:

تازه دبیرا هم میان ببینن..

_اما واکنشای بچه های مدرسه خیلی باحاله وقتی با کاسپلی بگذری،یکیشون میخواست گریه کنه-